شعر دردهای ناسروده است
رنج یک جامانده از سفر
رد گم شده ای در غبار ابهام
شرح رفتن و به خود نرسیدن است
داستان یک شدن ناتمام آرزوهای دراز و عمری کوتاه
فرصتهای بر باد رفته
رخوتها و گذر لحظه های پر شتاب
قصه ما
ماجرای اشک آب برکه است
در فراق دریا که در انتظار بارش رحمت
و خلق رشته ای متصل به دریاست

نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسبها:
<-TagName->